مقدمه
اصول تحصیلات تکمیلی در تمامی دانشگاهها یکسان است. در دوران کارشناسی ارشد تلاش میشود تا دانشجویان صرفاً با اصول و روشهای تحقیقاتی آشنا شوند. در دوران کارشناسی ارشد از دانشجویان انتظار نمیرود که بهعنوان خروجی کار تحقیقاتی خود، یک دستاورد خیرهکننده ارائه دهند (البته اگر شد که چهبهتر). هدف اصلی آمادهسازی برای دوران دکتری تخصصی است.
در دوران دکتری تخصصی این انتظار به حق از دانشجو وجود دارد که با استفاده از تجربیاتی که در کارشناسی ارشد کسب کرده است، بتواند ضمن ارائهی یک پیشنهاده (پروپوزال)، تمامی مراحل تحقیقاتی آن را تا انتها طی کنند و بهقولمعروف علم را یکقدم به جلو ببرند.
دیدگاه من
من در این مقاله قصد ندارم تا جزئیات این روندهای تحقیقاتی ورود کنیم، بلکه قصد من بیشتر این است تا به شرایط دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی از منظری دیگر نگاه کنم و شرایط را به نحوی شرح دهم که دانشجویان بتوانند با آمادگی ذهنی بیشتری این دوران را پشت سر بگذارند. در مورد خودم باید بگویم که من تحصیلات خود را هم در دانشگاه آزاد اسلامی و هم در دانشگاه سراسری انجام دادهام. همچنین بهعنوان استاد هم در دانشگاه آزاد و هم در دانشگاه سراسری به تدریس پرداختهام. این دلایل سبب شده است تا بتوانم هم از دید یک دانشجو و هم از دید یک استاد، تفاوتهای میان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشجویان آن را با دانشگاههای سراسری شرح دهم. من مواردی را در اینجا مطرح میکنم که از دیدگاه خودم دارای اهمیت بیشتری هستند، مسلماً اگر از فرد باتجربه دیگری نیز درخواست شود در مورد همین مسائل مطالبی را بنگارد، ما با فهرست کاملاً متفاوتی مواجه میشدیم.
محلی بودن واحدهای دانشگاه آزاد
یکی از ویژگیهای دانشگاه آزاد این است که دارای واحدهای بسیار زیادی در سراسر کشور است. در کمتر شهری در ایران یک واحد دانشگاه آزاد وجود ندارد. این واحدهای دانشگاهی از مقاطع کاردانی تا دکتری تخصصی پذیرای دانشجویان هستند.
وجود تعداد زیاد واحدهای دانشگاهی سبب میشود که دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی بیشتر بومی همان مناطق باشند. این مورد دارای مزایا و معایبی (حداقل از دید من) است.
مزایا: دانشجویان با مشکلاتی مانند رفتوآمد، اسکان، تغذیه و... مواجه نخواهند بود.
معایب: دانشجویان به دلیل مواجه نشدن با چالشهای جدید، برخی از تجربیات مهم زندگی را دیرتر کسب میکنند.
حضور در خوابگاه و آشناشدن با افراد جدید و دیدگاههای گوناگون، خود میتواند زمینهساز ایجاد فرصتهای جدیدی باشد که با استفاده درست از آنها سرنوشت بسیاری از دانشجویان را تغییر میدهد.
عدم حضور دانشجویان به مدت طولانی در واحد دانشگاهی
مشاهدات من نشان میدهد که دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، نسبت دانشجویان دانشگاه سراسری مدتزمان کمتری را در واحد خود سپری میکنند. من متوجه چند دلیل شدهام:
- نبود مکان مناسب برای گرد همآیی دانشجویان
- ضعف ساختاری کتابخانهها برای جذب دانشجویان. منظور من از ضعف ساختاری کتابخانهها، به ساختار کتابخانه مانند میز، صندلی، وضعیت نور طبیعی، تهویه هوا و... مربوط است.
- عدم تعلق خاطر دانشجویان به دانشگاه
از میان سه مورد بالا، من مورد سوم را از همه پررنگتر میبینم. در کل میزان تعلق خاطر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در همه مقاطع تحصیلی به واحد کم است. البته در این میان حتماً موارد استثنا هم مشاهده خواهد شد، ولی در کلیت ماجرا تغییری ایجاد نمیشود.
نبودن هستههای دانشجویی
حضور کمرنگ دانشجویان در واحد دانشگاهی سبب میشود که هستههای دانشجویی در واحدها شکل نگیرند. این هستهها در مقاطع تحصیلی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی میتواند در انتقال تجربه میان دانشجویان بسیار مفید باشند.
این هستهها در مقاطع تحصیلات تکمیلی معمولاً حول زمینههای پژوهشی موردعلاقه دانشجویان شکل میگیرد و به طور طبیعی دانشجویانی که به موضوعات خاصی علاقهمند هستند را دور هم گرد میآورد. ممکن است گفته شود که به لطف شبکههای اجتماعی، انواع و اقسام گروههای دانشجویی در حال فعالیت هستند. این مورد را باید موردتوجه قرار دهیم و خود من از وجود آنها بسیار خوشحال هستم، ولی باید دقت شود تا زمانی که این هستهها ماهیت فیزیکی پیدا نکنند و گسترهی فعالیت آنها زیاد نشود، نمیتوانند تأثیرات قابلتوجهی در جامعه ی دانشجویی داشته باشد.
متأسفانه، بسیاری از شبکههای اجتماعی در مقاطع تحصیلات تکمیلی بجای اینکه در جهت توانافزایی و همافزایی دانشجویان فعالیت کنند، صرفاً به بستری برای برونسپاری کارهای مربوط به پایاننامه/رساله دانشجویان تبدیل شده است. چیزی که بدون شک هیچ ارزشافزودهای برای دانشجویان دانشگاه در برنخواهد داشت.
نبود شبکهی دانشجویی موثر
وجود شبکههای دانشجویی یکی از الزامات مهم برای همافزایی و توانافزایی دانشجویان است. با استفاده از این شبکههای دانشجویی، دانشجویان باید قادر باشند تا تجربیات خود را بهتمامی دانشجویان در کشور منتقل کنند و یا بتوانند از راهنماییهای سایر دانشجویان استفاده کنند.
وجود شبکه دانشجویی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی بسیار مهم و ضروری است. وجود این شبکهها سبب میشود تا دانشجویان در کوتاهترین زمان ممکن با استفاده از تجربیات سایر دانشجویان با دغدغه کمتری به امور مربوط به پایاننامه/رساله خود بپردازند.
نکته مهمی که در شکلگیری شبکههای دانشجویی وجود دارد این است که از نظر من این شبکهسازی باید از پایینبهبالا انجام شود. یعنی این شبکهها ابتدا توسط خود دانشجویان به وجود بیایند. این شبکهها از ظرف دیگر باید به سمت تخصصی شدن حرکت کنند.
حضور کمرنگ دانشجویان در جریانات علمی کشوری، مانند سمینارها و کنفرانسها
من تا کنون در چندین سمینار و کنفرانس ملی و بینالمللی شرکت کردهام. برای من و هر فرد دیگری که چندین مرتبه در این رویدادها شرکت کند، کاملاً روشن است که دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی حضور بسیار کمرنگ در این گرد همآییها دارند.
در نگاه اول ممکن است گفته شود که عدم شرکت دانشجویان در این رویدادها به دلیل عدم اختصاص نمره و یا امتیاز برای دانشجویان است. ولی از نظر من جدای این مورد، حضور کمرنگ دانشجویان دانشگاه آزاد در این رویدادها نشان میدهد که اکثریت این دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی تمایلی به حضور در جامعه ی علمی ندارند. این شاید به دلیل احساس ضعف و یا نداشتن روحیه باشد. دلیل هرچه باشد، لازم است دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی حضور پررنگتری در تمامی سمینارها و کنفرانسهای ملی و بینالمللی داشته باشند.
انتقال ضعیف تجربیات میان نسلهای دانشجویان به دلیل فقدان یا فعال نبودن کانونهای فارغالتحصیلان
من بهعنوان یک فارغالتحصیل دانشگاه آزاد اسلامی هیچگاه با مقولهای با عنوان کانون فارغالتحصیلان در دانشگاه مواجه نشدم. کانون فارغالتحصیلان در دانشگاههای سراسری دارای اهمیت بسیار زیادی است. یکی از مهمترین ویژگیهای این گروهها امکان انتقال تجربیات میان نسلهای گوناگون دانشجویان است. در حال حاضر مهمترین کارکرد کانون فارغالتحصیلان دانشگاه آزاد برای دانشجویان، کاریابی است که خود آن نیز دارای ارزش است.
ولی باید به این دقت کنیم که وجود یک کانون فارغالتحصیلان کارآمد میتواند سبب آشنایی دانشجویان با یکدیگر و احتمالاً شکلگیری فرصتهای جدید برای بازار کار باشد.
خلاصه و نتیجهگیری
از نظر من عدم تعلق خاطر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به واحد دانشگاهی سبب عدم حضور پررنگ آنها در محیط دانشگاه میشود (البته اگر از سایر عوامل بازدارنده صرفنظر کنیم). عدم حضور دانشجویان تحصیلات تکمیلی در واحد دانشگاهی سبب دورشدن آنها از محیط و جو علمی میشود، ضمن اینکه آنها را از کسب تجربیات مفید نیز محروم میکند. این تجربیات در درجه اول توسط سایر دانشجویان منتقل میشوند و نه اساتید. از نظر من ایجاد شبکههای تخصصی برای انتقال تجربیات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی بسیار مهم است.
جملهی آخر: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی در دوران تحصیل خود تنهاتر از همتایان خود در دانشگاههای سراسری هستند.